آدرین یکی یکدونه آدرین یکی یکدونه ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

آدرین بهونه کوچولوی قشنگم برای زندگی

پاییز زیبا ولی ............

  آدرینم بزرگ شدنت و بودنت کنار من تنها اتفاق زیبای زندگی مامان سحره و من با تمام وجودم شکر گذار خداوندم هر لحظه اش هستم ولی سختی روزگار خیلی برای من سنگینه و لی تمام این سختیها با یک لبخند تو کم رنگ می شود و و من به زندگی امیدوار تر که وجودت باعث وجود منه . امروز از آخر به جایی که ننوشتم می رم شما صاحب فیسبوک و ایمیل شدید ولی به علتی که سیستم سال تولد شما را قبول نمی کرد به سن شما 17 سال اضافه کردم چقدر زود بزرگ شدی مثل یک چشم به هم زدن ولی نمی دونم چرا ایمیلت باز نمی شه ولی  کلی برای خودت دوست پیدا کردی در همین چند روز . و سه شنبه هم رفتیم دکتر کنی واکسن15 ماهگیت را زدیم چون چند روز مریض...
9 آذر 1391

فقط به خاطر تو

  فقط به خاطر تو زندگی زیباست. فقط به خاطر تو زندگی می کنم و هر روز شکر گزار خداوندم که یک نگاه دلنشین و آوای دل نواز من را برای یک روز دیگر صدا می زند . پسرم خیلی دوست دارم ...
26 آبان 1391

چرا نبودیم ..........

پسر گلم این چند وقت ما با هم شدیدا مشغول هستیم نمی دونم چرا ....................... فکرم اینقدر مشغول هست که اصلا کلمات به انگشتانم منتقل نمی شود ولی کلی برات می نویسم که شما از حدود سه هفته پیش صبح که از خواب بیدار شدی که شیر صبحگاهیت را بخوری دیدم انگشت شست دست چپت را جمع کردی و آن را صاف نمی کنی برای همین بردمت دکتر با خودم فکر کردم حتما وقتی شیطونی می کردی انگشتت را جایی زدی دکتر گفت طوری نیست صاف نگهش دار خوب می شد ولی مامان سحر دلش آروم نداشت برای همین زنگ زدم دکتر کارگر زاده گفت که به این حالت می گن انگشت ماشه ایی غلاف تاندوو دستت ورم کرده براای همین صاف کردن آن مشکل شده و این در بچه های یک تا سه سال شایع هست آن را بسته نگه دارم ولی...
12 آبان 1391

عکس من در مجله شهرزاد

  دو ما پیش زمانی عکسهای آتلیه آماده شد تصمیم گرفتم عکس شما پسر یکی یکدونه مامان را برای مسابقه عکسخند مجله شهرزاد بفرستم تا عکس شما را کنار نی نی های زیبای دیگر ببینم و مامانهای دیگه هم لبخند پسر من را که پاداش تمام روزهای مادرانه منه را ببیند و این شد که عکس شما این ماه در شماره 52 مجله چاپ شد من روزی که مجله را از دکه روزنامه فروشی گرفتم اولین کار بعداز پرداخت پول آن به آقای روزنامه فروش این بود که ببینم این شماره عکس شما چاپ شده که دیدم بله عکس آقای آدرین در صفحه 116 چاپ شده فدات بشم پسرم که اینقدر با دیدن عکس خودت ذوق زده شدی و نمی شد مجله را ازت بگیرم . مرسی شهرزاد که عکس ادرینم را چ...
19 مهر 1391

مدتی که نبودیم

    جای همگی خالی بود ما در این مدت که نبودیم خیلی کارها انجام دادیم اول از همه خاله گوهر با ساسان آمدن ایران و پیش ما بودن و کلی سو غاتی زیبا داشتیم که بی نظیرند و جای سام و عمو فرزین هم خیلی خالی بود ایکاش اونها هم پیش ما بودن و خبر مهم این چند وقت اینه که من یک ساله شدم و ما یک تولد زنبوری داشتیم که جای بهترین بابای دنیا پیش ما خالی بود ولی همراه ما بود در تمام لحظات زیبای یکسالی بابا کیومرث دوست داریم   کلی کادو تولد زیبا گرفتبم از کوچولو تا بزرگ پول ، سکه ، پلاک طلا ، کلی لباس خوشگل ، غزوسک ، ماشین خیلی خیلی بزرگ ، جاز و میز و صندلی که مامان از طرف خودش وبابا بهم داد خیلی...
17 مهر 1391

آلرژی آدرین

      یک فصل زیبای خدا هم ما با آلرژی شما آغاز کردیم عزیز دلم آلرژی به تمام فصل ها زیبا آدرینم با تغییر هر فصل و آب وهوا شما دچار حساسیت می شی و یکدفعه شروع می شه چشمات تنگ وقرمز و پر اشک می شه و عطسه می کنی و ازبینیت بدون توقف آب میاد واگر یک دقیقه پاک نکنم تا گردنت میرسه خیلی شدیده و باز عزیزدلم از دیروز آلرژیت به تغییر فصل شروع شد و کل دیروز خیلی اذیت شدی و حتی کل شب توی خواب گریه کردی و مامان کلی نگران شما وباشربت هم بهتر نشدی و من فکر کردم شما ایندفعه سرما خوردی و با اینکه پتوی گرم پارسال شما کوچک شده و مامان با دایی رفتیم پتوی گرم طرح تام ...
8 مهر 1391