بابا
آدرین گلم می دونی چقدر دوستت دارم ولی نمی دونی چه دوران سختی را می گذرونم هیج نمی خواستم متنی برات بنویسم که وقتی بزرگتر شدی با خواندنش ناراحت بشی ولی .......................... وقتی به دنیا آمدی بهترین روز زندگی من و بابا کیومرث پانزدهم امرداد شد و زندگی قشنگیش را به ما نشان داد و لحظات سه نفره ما شروع شد روزهایی که ما هر لحضه اش شکر گذار بودیم ولی سرنوشت بازی دیگه ای برای ما داشت (بابا کیومرث رفت پیش خدا) خدایی که نمی دونم تقدیرش چیه که فقط جمع سه نفره ما هفت ماهه بود .ا لان من هستم و شما پسر گلم ولی این را بدان که بابا روی زمین پیش ما نیست ولی همیشه همراه من و تو هستش . ولی بدون که خیلی دو...