بازی وبلاگی .........
روزی روزگاری چه دور چه نزدیک لحظه ها در گذره و من که به لطف وجود آدرین مادر نامیده می شوم
و شکر گذار تک تک لحظاتش هستم می نویســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
برای آینده ایی که حتی از یک لحظه دیگرش هیچ خبری ندارم
که یادگاری بماند لحظه به لحظه اش
آدرینـــــــــــــم
این یک هدیه زیبای برای توست که که تا روزی
بتوانم برایت می نویسم که خاطراتت به زیبایی برایت بماند
و این هدیه زیبا برای روزی که عشقتت را پیدا کنی کنار گذاشته می شود
تا اگر زمانی از اون روز روزگاری من دیگر نبودم بخوانی از زبان مادر که عاشقانه نوشت
برای پسرش
آدرین
با تمام وجودم از شهرزاد عزیز مادر اهورا جان تشکر می کنم که من را به این بازی دعوت کرد .
سه دلیل نشد ببخشید .
هرکس این پست را خواند و دوست داشت به این بازی دعوته (همه دعوتید)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی