بعد از یکسالگی
امروز چهل و پنج روز از تولد یکسالگی آدرین می گذره و اون داره هر روز یک کار جدید و تازه را یاد می گیره و تجربه می کنه و من خیلی دوست دارم روزانه وبلاگ آدرینم را آپدیت کنم ولی نمی دونم چرا کم کاری می کنم .
آدرین یعد از یکسالگی چکاب ماهیانه را پیش دکتر کنی بردم و براش یک آزمایش کامل نوشت که خدایا شکر همه چیز خوب بود و کم خونیش هم خیلی بهتر شده بود ولی باید هنوز قطره آهن بدم بخوره و با اینک قطره آیرویت می خوره ولی از سیاه شدن دندانهاش می ترسم ولی بعداز اینکه خورد بهش آب می دهم تا دهانش شسته بشه .و فعلا از دکتر وقت واکسن مننژیت گرفتم هر وقت به تعداد برسه به مامان خبر می ده شما را ببرم .
ولی نمی دونم چرا اینقدر برای راه رفتن تنبلی می کنی و دوست نداری زیاد راه بری با اینکه بغلی نیستی .و با این حال تاب بازی را خیلی دوست داری یک پارک سر کوچه هست که یکی از تاباش مال نی نی های کوچولو مثل شماست حفاظ داری سوار مس شی پیاده کردنت سخته ولی مامان با دایی در این فکر هستند یک تاب خوب برای شما بگیرند تا هر چه دلت می خواد تاب بازی کنی .
ترجیحا شما فعلا اینجوری سوار نمی شی می دونی که ......................
الان دوست داری خودت غذا بخوری ئقتی بهت غذا بد سیر شدی غر غر می کنی که قاشق را بدم به خودت بخوری و با جنان لذتی می خوری که مامان لذت می بره ساعتها بشینه شما را ببینه
حتی به مامان هم می خواهی غذا بدهی همون جوری من به شما می دهم بخوری باید انگور دانه کنم شما به من دانه دانه بدهی بخوره .
الان خیلی شما بالش را خیلی دوست داری و اگر خسته باشی و خوابت بیاد سریع تا می بینی چهار و دست پا می دوئی تا بهش برسی و با لذت سرت را می گذاری و می خوابی دقیقا اینجوری ببین ......
و راستی دوباره شما را پنج شنیه بردم آرایشگاه موهات را کوتاه کرد چون خیلی سریع بلند شد نمی دونی چقدر با موی کوتاه شیطون شدی فکر می کردم خیلی گریه کنی چون دفعه پیش که آرایشگاه کودک رفتیم خیلی گریه کردی ولی این دفعه بزرگ شده بودی ولی دوست نداشتی به پشت موهات دست بزند.. عزیز دلم کوتاه کردن موهات مبــــــــــــــــــــــــــــــارک .
قبل از کوتاهی مو آقای آدرین
بعد از کوتاهی موی آقای آدرین (ببخشید با سر همی هستم حمام کردم )