آدرین یکی یکدونه آدرین یکی یکدونه ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

آدرین بهونه کوچولوی قشنگم برای زندگی

پسرم شب بخیر

  دیشب یکی از بهترین شبهایی بود که من به صبح رسوندم و یک خواب دلنشین می پرسید چرا ؟؟؟؟؟ من و آدرین خانه مامی که می مونیم با هم روی زمین می خوابیم و بعضی شبها هم که فرداش تعطیل هست آدرین می ره کنار دایی می خوابه دیشب هم از همان شبها بود که دایی امروز تعطیله و قرار شد شما بری پیش دایی ومن هم که با خوابیدن نزدیکت آرامش دارم . دیشب ناخودآگاه دلم گرفت وقتی رختختابت را بردم کنار دایی نمی دونم صدای دل مامانت را شنیدی تا من رفتم برات شیر آخر شبت را درست کنم برگشتم دیدم با تمام وجود داری زور می زنی و پتوت را می کشی که بیاری کنار رختخواب من و دیدم بله قبلش بالشت را هم آوردی و گذاشتی تو هم می خواستی کنار مامانت بخوابی...
12 بهمن 1391

مامی

ماالان چند روز کاملا خانه مامی هستیم ( سام که اولین نوه مامان بزرگ هستش به اسم مامی را برای مامان بزرگ برگزید ) چون مامی شنبه که رفته بودیم سالن ایرج پاش پیچ خورد واز قوزک پا تا کف پاش ترک خورده و الان توی گچ هستش و ما قرار بود بریم همگی کرمان که فعلا کنسل شد . و شما علا خیلی به مامان کمک می کنی و حواست به مامی هستش براش آب می بری چراغ را روشن می کنی و تمیز کاری تا جایی که دلت بخواد جارو می زنی خسته نباشی پسرم واسه خودت مردی شدی و من هر لحظه شاکر خدواند هستم که پسری مثل تو دارم . برای مامی لطفا دعا کنید که پاش زودتر خوب بشه .   ...
12 بهمن 1391

می گویم از ماهی که نبودیم

یک ماهه که من و آدرین نبودیم و شدیدا مشغول اسباب کشی چقدر این کار سخته من اولین تجربه ام بود که گذشت ماه پیش روز اول دی روز اصلی اسباب کشی بود که اسباب ها را به خانه جدید انتقال دادیم و تا حدودی چیده شد ولی زمانی پکیچ را روشن کردم که خانه گرم بشه دیدم که ای دل غافل از تمام نقاطی که امکان داره آب بده آب می ده .تا نمایندگی آمد ودرست کرد و تازه ماجرا آب دادن شیرهای خانه از اینجا شروع شد ظرف مدت یک روز شیر توالت و حمام آب دادن و دیوارها را خیس کردن و درست کردن و پیدا کردن لوله کش و پیمان کار خانه برای درست کردن تا به امروز طول کشید با پیگیری های هر روز من .بعد با افتخار هم می گویند این مشکل تمام واحدهاست . این یک حکایت کوچک از یک خانه نو ساز...
10 بهمن 1391

این دفعه دندان آسیابی

                           نهمین و رهمین دندان شما با  هم زمان لثه صورتی زیبایت را شکافتن و از پایین در آمدن وقتی به مرواریدهای پایین نگاه میکنم چهار تا از جلو در آمدن کنارهایشان خالیست ولی دو دندان بزرگ آسیابی با چهار نقطه بیرون زده از عقب سرک می کشند مبارک باشه ...
2 بهمن 1391

برای یکدونه خاله

  یک جای دور دور است خاله مهربانم   یک نامه می نویسم برای خاله جانم در نامه مینویسم خاله به اینجا بـــــــــــــــــرگرد دلم حسابی تنگ است به خانه ما برگرد کاغذ نامه اینجاست اما مداد ندارم وای چه خنده دار است من که سواد ندارم   ...
30 آذر 1391