آدرین یکی یکدونه آدرین یکی یکدونه ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

آدرین بهونه کوچولوی قشنگم برای زندگی

آرزوی مورچه‏ قرمز

1390/11/8 16:56
نویسنده : مامانی آدرین
272 بازدید
اشتراک گذاری

Animated gifs Ant

توی حیاط یک خانه‏ ی قدیمی، دو تا درخت بزرگ بود؛ یکی این طرف حیاط و یکی دیگر آن طرف حیاط.

دنیای زیبا دنیای زیبا

چند تا مورچه نزدیک درخت این طرف حیاط، توی باغچه زندگی می‏کردند. یک روز مورچه‏ قرمز که از همه کوچک‏ تر بود، به مادرش گفت: ای کاش می‏شد به باغچه آن طرف حیاط می‏رفتم تا از درخت بزرگش بالا بروم. به نظر من دنیا از آن طرف حیاط خیلی قشنگ‏تر است!/

مادر مورچه‏ قرمز آهی کشید و گفت: فکر خوبیه، اما تا وقتی که این مرغ و خروس‏ها توی حیاط هستند، نمی‏توانی از آنجا عبور کنی. همین چند روز پیش که من از لانه کمی دور شدم، چیزی نمانده بود که غذای آقا خروسه بشوم... ./

مورچه‏ قرمز که ناامید شده بود، با ناراحتی مشغول پیدا کردن غذا شد. /

یک روز اتفاق جالبی افتاد ... آن روز زنی با یک طناب بلند و یک سبد لباس به آنجا آمد. بعد یک سر طناب را به درخت این طرف حیاط بست و سر دیگر طناب را به درخت آن طرف حیاط، بعد لباس ‏ها را یکی یکی پهن کرد روی طناب و رفت./

http://www.khavaranshop.com/

 مورچه‏ قرمز که از لای برگ‏ ها نگاه می‏کرد؛ با خودش گفت: به به، چه راه خوبی! حالا می‏توانم خودم را به درخت آن طرف حیاط برسانم./

 مورچه‏ قرمز خودش را به طناب رساند، و از روی آن شروع به حرکت کرد.  باد آرام وزید و طناب و لباس ‏ها را تکان داد./

مورچه‏ی قرمز کمی جلوتر رفت، و به لباس صورتی رسید. روی لباس پر بود از گل‏های قشنگ، مثل یک دشت پر از گل. باد تندتر شد و طناب و لباس ‏ها را شدیدتر تکان داد؛ اما مورچه‏ قرمز که هدفش رسیدن به آن درخت بود، محکم‏ تر به لباس چسبید تا باد آرام شود. کمی جلوتر که رفت، راه تمام شد و مورچه قرمز به آرزویش رسید./

حالا چند روز است که مورچه ‏ها پشت سر هم از بالای سر مرغ و خروس‏ ها راه می ‏روند./

Animated gifs Ant

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)